گاهی دست های مهربانی که باید نوازشم کنند
تبر میشوند و ریشه هایم را...
بار اله ها چگونه خشکیدنم را در این محبس سرد ببینم و دم نزنم !؟
تا به کی ببخشم و دم بر نیاورم !
من ...چون تو صبور نیستم ...چون تو بخشنده نیستم ...
...خسته ام
بالهایم را سالهاست به جرم بودن سوزانده اند !
مرا ببین ...
زمین سالهاست مرا از خود رانده و
نمیدانم چگونه است که هنوز اینجایم !
بیا و به عشق قسم یا عشق را نصیبم کن و یا با خود ببرم !
"بهشته ـ س"
پ . ن:
بهشت داشتن دلی بسان آسمان است
دلی که هیچ کس نمیتواند آنرا به آتش بکشد ...!
"کریستیان بوبن"
:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 96
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22